نکته اول:
او فرانسوی بود و هم او بود که برای
اولین بار تکنیک پیوند اعضا را ارائه کرد،
تکنیک پیوند اعضا والکسی کارل
همکاران فرانسوی او در ابتدا روش او را به مسخره گرفتند، ولی در پایان جنگ
روش او مورد قبول واقع شد و مقام خود را به دست آورد. بعد از جنگ همسر دکتر
کارل در فرانسه ماندگار شد ولی خودش به نیویورک مراجعت نمود و پزشکانی را
که از سراسر دنیا برای بازدید لابراتوار او می آمدند می پذیرفت. او تابستان
هر سال برای ملاقات همسرش برای یک اقامت سه ماهه به فرانسه مراجعت می کرد و
در جزیره Saint-Gildas که دور از سواحل نورماندی است به سر می بردند، با
این وجود زندگی حرفه ای و اجتماعی او در نیویورک متمرکز بود، مرتبا در
جلسات کلوپ “داینر” شرکت می کرد.
تعداد 22 اسلاید
وفایل پاورپوینت در حالت به صورت فشرده در قالب winzipقابل دانلود می
باشد.
📙نکته دوم:
ولی آنچه را که عده زیادی نمی دانند این است که او این انقلاب مهم عالم پزشکی را با کمک هوانورد معروف آمریکایی “چارلز لیندبرگ”، کسی که برای اولین بار در عالم هوانوردی به تنهایی فاصله بین سواحل آمریکا و اروپا را با پرواز بر روی اقیانوس اطلس طی نمود، انجام داد.
آنچه اکثر مردم در باره او نمی دانند
او فرانسوی بود و هم او بود که برای اولین بار تکنیک پیوند اعضا را ارائه کرد، ولی آنچه را که عده زیادی نمی دانند این است که او این انقلاب مهم عالم پزشکی را با کمک هوانورد معروف آمریکایی “چارلز لیندبرگ”، کسی که برای اولین بار در عالم هوانوردی به تنهایی فاصله بین سواحل آمریکا و اروپا را با پرواز بر روی اقیانوس اطلس طی نمود، انجام داد.
“الکسیس کارل” در 28 ژوئن سال 1873 نزدیکی های لیمون در فرانسه به دنیا آمد. در سال 1900 از دانشگاه لیون فارغ التحصیل شد و در بیمارستان های لیون به کار جراحی پرداخت. در سال 1902 دکتر کارل اولین مقاله علمی را درباره دوختن عروق خونی منتشر نمود. علاقه او به کار جراحی در پی یک حادثه سیاسی خیلی زیادتر شد. قضیه از آن قرار بود که در سال 1894 رئیس جمهور فرانسه آقای Sadi Carnot با چاقو مورد سوء قصد قرار می گیرد و در اثر خون ریزی فوت می نماید.
در آن زمان هیچ وسیله ای برای ترمیم جدار ظریف عروق خونی در اختیار جراحان قرار نداشت. در می سال 1902 کارل همراه عده ای بیمار برای زیارت به Lurdes رفت. این طور شایع شده بود که در آنجا بیماران به طور معجزه آسایی شفا یافته اند. ضمن این مسافرت او شاهد رویداد بسیار جالبی می شود و آن اینکه دختر مسلول 17 ساله ای پس از غوطه ور شدن در استخری بهبود می یابد و کارل بر ورقه گواهی برای اداره بهداری لوردس این طور نوشت “آنچه که من امروز شاهد بودم قبل از هر چیز یک درمان بود” حدود 15 سال بعد در نامه ای به Izzard Dom Francis که طبیبی از فرقه بندیکتین بود می نویسد که در مورد معالجاتی که در لوردس دیده شده است دست به تحقیقاتی علمی برند، زیرا او متوجه شده است که در جریان این قبیل معالجات سرعت ترمیم انساج خیلی بیشتر از آن اندازه است که حتی در شرایط خیلی مناسب در بهبود یک زخم دیده می شود. همچنین ارتباط ثابتی بین این پدیده و خلوص نیت بیماری که به زیارت رفته است وجود دارد.
کارل به خوبی می دانست که خوب زیستن بر اعمال اندام ها موثر است، ضمنا معتقد بود که بررسی اصولی سلامتی و بیماری انسان ها باید شامل چگونگی قوای دماغی نیز باشد. اما اینکه او این پدیده ماوراءالطبیعه را شاخه ای از علوم طبیعی می دانست همکارانش را به مخالفت با او برانگیخت.